شواهد نشان می دهد که نرخ نبشی و ناودانی در این روزها نیز همانند دیگر محصولات فولادی با روند کاهشی مواجه هستند. افزون بر علت هایی که در روزهای گذشته برای روند نزولی این محصولات گفته شد که شامل افت نرخ مواد اولیه و همچنین افت میزان تقاضا و اثرات تصمیم ترامپ می باشد می توان به موارد زیر نیز اشاره نمود.
۱) محدودیت تامین آهن قراضه برای فولادسازان بخش خصوصی به بزرگترین سد کاهش نرخ نبشی آهن مبدل شده است
باوجود تلاش دولت برای جلوگیری از رشد نرخ نبشی و ناودانی تا یک چهارم ابتدایی سال آینده؛ کمبود منابع مواد اولیه یا مسئله هایی که بتامین قراضه آهن با آنها روبرو است به عنوان عمده ترین ماده اولیه برای تولیدکنندگان شمش القایی بخش واقعا خصوصی یا تامین کنندگان گروه B؛ مسئله دیگری می باشد که با توجه به اظهارات بعضی از با تجربه ها و نخبگان حیطه قراضه آهن؛ عقب گرد این حوزه را با مشکلاتی روبرو کرده به گونه ای که به سختی می توان تصور نمود که در کوتاه مدت از این مشکلات کاسته خواهد شد ؛
زیرا اول اینکه مسئله تامین قراضه آهن فقط به بازار عرضه داخلی مربوط است و واردات این کالا بخاطر اختلاف نرخ های جهانی و صعودی بودن قیمت آن در مقایسه با کالای مشابه داخلی هم اکنون قابل اجرا نمی باشد؛ دومین موضوع این است که به دلیل اولویت سیاست های توسعه ظرفیت های فولادسازان شبه دولتی و نیاز فراوان و در حال افزایش این حوزه به مواد اولیه، مدتی است که می بینیم که این گروه به شکل چشمگیری به حوزه قراضه آهن وارد شده و به صورت تدریجی عرضه های این کالا بوسیله آنها بلعیده می شود که منجر می شکد بخش خصوصی تحت برای تامین قراضه آهن داخلی تحت فشار قرار گیرد و رقابت بالا رفتن نرخ ها ادامه یابد؛
که سرانجام این مسئله خود به مانع بزرگی برای کاهش بیشتر نرخ محصولات فولادی از قبیل انواع سایز نبشی و نرخ نبشی ۵ و نرخ نبشی ۴ مبدل می گردد.
جمع بندی نهایی از برآیند موضوعات و متغیرهای اثرگذار بر روند آینده و سمت و سوی بازار ناودانی و نبشی فولاد کشور؛
۱) در رابطه با جنگ جهانی تعرفه‌ای که ترامپ به راه انداخته است؛ با دقت به قیمت فعلی دلار در کشور و کنترل پایین تر نگه داشته شدن آن در مقایسه با قیمت بازار آزاد و قدرت افزایشی و نهان موجود در ارز بازار داخلی؛ با اینکه ممکن است که دشواریهایی برای بازارهای صادراتی فولادسازان بزرگ ما در عرصه بین‌المللی و رقابت با دیگر عرضه‌کنندگان پدید آید ؛ بازار داخلی ماز این شرایط کمترین اثر را می پذیرد و سیاست‌های کنترلی تعیین نرخ مسبب این تاثیر پذیری اندک می باشد؛
از سوی دیگر مسئله ی به اجرا درآمدن احتمالی واردات فولاد خارجی به کشور، حتی با تعرفه صفر نیز با دقت به افت ارزش ریال در مقایسه با دلار یا یورو انجام شدنی نیست و عملی به نظر نمی رسد؛ اگر چه در این بین بعضی از فولادسازان داخلی از فضای رسانه ای کنونی ایجاد شده برای حفظ منافع خود بهره می برند و با تلقین امکان واردت فولاد خارجی در آینده و ضربه به سهم بازار داخلی آن ها خواستار بالا رفتن تعرفه وارداتی فولاد جهت ایجاد ضریب امنیتی برای حاشیه سود خود می باشند.
۲) وجود بعضی کمبودها و نقاط ضعف نهفته و به ویژه مغایرت های قابل توجه در سیاست های اخذ شده دولت در بازار داخلی فولاد موضوع دیگری می باشد که از شاخص ترین نقاط ضعف دستور اخیر که بر ثابت نگه داشتن نرخ محصولات فولادی مثل نرخ ناودانی تا پایان خرداد ماه ۹۷تاکید دارد ، پایان یافتن تاریخ انقضای زود هنگام این دستورالعمل می باشد که انگار فقط مُسَکنی موقتی است برای عبور از بازار شب عید زیرا در واقع موجب می شود تا بازار را همانند جَزر، برای دور خیزی دیگر برای پیش روی و آغاز طوفانی دیگری در ابتدا یا نهایتا اواسط خردادماه و یا شای زودتر از آن آماده نماید؛
زمان جدی شدن بحث اجرایی دستورالعمل
دستورالعمل فوق از زمان جدی شدن بحث اجرایی آن و درصورتیکه فولادسازان داخلی به آن پایبند باشند به عنوان نمونه کاهش نیافتن نرخ نبشی مشهد و نرخ نبشی تبریز، نهایتا فقط نزدیک به سه ماه تاریخ مصرف خواهد داشت؛
نزدیک به یک ماه از این زمان در نیمه اول تعطیلات عید نوروز و نیمه دوم بازار نیمه تعطیل فروردین ماه خواهد گذشت ؛ خریداران‌و به ویژه سرمایه‌گذرانی که با رفتار موجی شکل این بازار آشنا هستند ؛ ماکزیمم تا روزهای انتهایی اردیبهشت از خرید مازاد صرفه نظر نموده و روزها را همزمان با سردتر شدن بازار داخلی در اردیبهشت ماه، سپری می کنند و با خالی کردن انبارها و یا سبک کردن حواله های خریداری شده خود تا دقایق انتهایی اعتبار این بخشنامه صبر می کنند تا در موقعیت مناسب ، در موج سازی پیش بینی شده دوباره به بازار تقاضا بازگردند تا از این سفره سهم خود را بردارند که سرانجام آن به سونامی دیگری منتهی خواهد شد که با روزهای پایانی انقضای این بخشنامه یا نیمه دوم خرداد ماه متقارن می باشد.
بنابراین سزاوار است که سیاست گذارانی که در حوزه کلان فولاد کشور فعال هستند به جای اینکه مُسَکن های متفاوت و کوتاه مدت تجویز نمایند برای درمان درد چاره ای اساسی بیندیشند که از مهمترین راه کارها می توان به، پرهیز از توجه یک جانبه به ادامه بالا رفتن ظرفیتهای تولید فولاد خام و تقویت لایه های پایینی زنجیره کنونی و ایجاد توازن میان لایه های گوناگون زنجیره تامین و توجه و تمرکز بر روی ارزش افزوده آفرینی بیشتر از طریق این ظرفیت های اضافی مواد اولیه تولید شده در صنایع میانی به جای تمرکز بر خام فروشی مطلق و همینطور انتخاب کوتاه ترین و آسان ترین راه است . در این وضعیت است که خواهیم توانست نرخ های پیشنهادی کارخانه های متفاوت از قبیل نرخ ناودانی مشهد و نرخ ناودانی تبریز را بهبود ببخشیم.
منبع :مرکز آهن
دیدگاه کاربران