شاخص کل بورس تهران روز گذشته با رشد ۶۱ واحدی مواجه شد و در ارتفاع ۸۷ هزار و ۴۷۷ واحدی قرار گرفت. شاخص سهام با قرار گرفتن در این سطح بازدهی خود از ابتدای سال را به بیش از ۲/ ۱۳ درصد رساند. ارزش معاملات خرد سهام در این روز به ۱۵۵ میلیارد تومان بالغ شد که نسبت به هفتههای اخیر همچنان نشانههایی از ورود نقدینگی جدید و افزایش تقاضا را نشان میدهد.
هشدار بورس بازان
به گزارش گروه صنعتی امیرکبیر نماگر اصلی بازار سهام تحت تاثیر رشد قیمت های سهام زیرمجموعه گروه پالایشی در جریان روز یکشنبه با بیشترین مقدار خود را از ۲۱ سال ۹۲ثبت کند.رشد بیشتر شاخص سهام در این ورز نمادهای پالایشی بوده روز گذشته نیز نماد ها همچنان در کانون توجه سهامداران قرار داشت، به طوری که ارزش این گروه بر 47 میلیارد تومان بالغ شد
در روزهای اخیر رشد نرخ ارز مبادلهای و همچنین افزایش قیمت نفت بهانه های ایجاد یک رالی داغ در سهام پالایشی را ایجاد کرده است. این موضوع انتظارات از تعدیل مثبت سودآوری شرکتها را به سهامداران قرار دارد بنابراین توجه معمالگران به ویژه حقیقی ها به این سهم ها معطوف شد به شد (بررسیها نشان میدهد در جریان معاملات روز یکشنبه خالص خرید حقیقی در این ماده از ۱۶ میلیارد تومان بود)
اقبال سهامداران به پالایشیها در شرایطی صورت میگیرد که مطابق آنچه «دنیای اقتصاد» به کرات به آن اشاره کرده است، صرف این دو عامل برای جذاب در نظر گرفتن این سهمها موضوع درستی نیست؛ زیرا بررسیها نشان میدهد با وجود تفکر عمومی بازار مبنی بر رابطه مستقیم سودآوری شرکتهای پالایشی و قیمت نفت، نمیتوان رابطه یک به یک را در این میان یافت. این امر به نرخگذاری دستوری در شرکتهای پالایشی برمیگردد. بهدلیل ابهامات فراوان درباره نحوه قیمتگذاری محصولات این شرکتها و همچنین قیمت نفت بهعنوان مواد اولیه از سوی شرکت پالایش و پخش، بازار از ارائه تحلیل درستی درخصوص سودآوری این شرکتها درمانده است؛ اما چرا با وجود این ریسک و ابهام، تقاضای سهامداران در این سهمها تا این حد بالاست؟
به نظر میرسد این فضا برای برخی معاملهگران اتفاقا موضوع چندان ناخوشایندی نیست.سفته بازان در تلاشند که از فضای مبهم موجود در این گروهها برای کسب بازدهی استفاده کنند. در چند سال اخیر با کمرنگ شدن نقش تحلیل در تصمیمگیریها، نوع دیگری از رفتار در بازار باب شده که بر مبنای شایعه محوری، موجسواری و سفتهبازی است.به عبارت دیگر تجربه چند سال اخیر نشان میدهد در مقاطع متعددی توجه سهامداران به سوی سهمهایی جلب شده است که اتفاقا بازار از تحلیل دقیق و کمی وضعیت آنها ناتوان است. در نتیجه این ابهامات برخی سفتهبازان نیز با صحبتها و تریبونهای مختلف تلاش میکنند که سهم را به اصطلاح چاق کنند و زمینه افزایش قیمت سهام را به وجود آورند. در این دست از رفتارها، تمرکز به جای تحلیل دقیق وضعیت صنعت، بر حرکات نقدینگی در بازار و شایعات و اخباری که امکان محاسبه دقیق ندارند، تاکید میکنند. در نتیجه این موضوع سرمایهگذاران نیز با پیروی از این موجهای سوداگرانه به قصد کسب انتفاع کوتاهمدت به آن دامن میزنند. نتیجه اما بازی خطرناکی برای سهامداران رقم خواهد زد. این هیجانات پس از یک مقطع زمانی کوتاهمدت فرومینشیند و قیمت سهام به سوی ارزش ذاتی خود برمیگردد.
در این مقطع غالب سهامداران با زیان سنگینی مواجه میشوند و تنها کسانی که از روی شانس یا بازیخوانی این موجهای هیجانی، با این حرکات همراه و به موقع نیز خارج شدهاند، منتفع میشوند. تعداد این افراد البته در برابر زیاندیدگان انگشتشمار خواهند بود.مصادیق این تجربهها در بورس تهران کم نیست. در سال ۹۲ در صنعت کاشی و سرامیک صعود پرشتاب قیمتها آغاز شد.در آن سال رشد نرخ ارز عامل تقاضای سهام زیرمجموعه صنعت کاشی و سرامیک شد تا جایی که شاخص این گروه رشد بیش از ۳۰۰ درصدی را تجربه کرد. با این همه پس از مدت کوتاهی در مسیر نزولی افتاد. در آن زمان نیز برخی خوشبینیها به امکان جهش صادرات کاشی و سرامیک عامل رشد قیمتها شد. نبود معیار مشخصی از میزان افزایش صادرات و حاشیه سود این اقدام باعث جولان سفتهبازان در این گروه شد. تازهترین تجربه این موضوع نیز به سبقت چشمگیر گروه خودرویی از بازار برمیگردد. جایی که در زمستان سال ۹۴ فضای پس از برجام و اخبار پیرامون قراردادهای جدید خودرویی بدون آنکه تحلیل کمی و عددی در این زمینه و اثرات آن بر وضعیت سودآوری شرکتهای خودرویی وجود داشته باشد، رشد بیش از ۲۰۰ درصدی شاخص این گروه را رقم زد.
دیدگاه کاربران